عیدی و اتفاقهای دیگه

برای دختر کوچیکم عیدی آوردن عید قربان

وهمچنان عید غدیر

ما متزل داماد یه شب شام دعوت شدیم

وگفتیم حالا که به گردن مون هست و قراره یه روز دعوتشون کنیم  بهترین زمان عید غدیر هست 

و برای شام دعوت شون کردیم 

تقریبا این دعوت دومیلیون برام خرج برداشت

این ماه ماه سختی بود خیلی هزینه ها به گردنم افتاد

از جمله بیمه ی ماشین مون و اینکه دکتر برام عینک  دور و نزدیک نوشت و دو میلیونم عینک برام تموم شد

و یک چک دو میلیونی برای مبل داده بودم که مال همین ماه هست و 

تولد پسرم که هر سال  دعوت می کردم وخرج می دادم ولی امسال به دلیل کرنا نتونستم دعوت کنم

و سر خاکش یه خیرات مختصر و مفید دادیم

وقرارشد یه هزینه ای رو برای بی بصاعت ها مصرف کنیم 

سه میلیون بدهکار یه بنده خدا به نام (م ن )بودم که طلبش رو خواست و تا همین زمان به ما مهلت داد و باید بهش بدم 

خدا خودش به خیر کنه انشالله

به خدا توکل می کنم و حق یارتان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد