غروب شوم
غروب شوم

غروب شوم

دلم اهل شکایت نیست

ناراحتم  از دست مامانم به دلیل عتراض کردن بی مورد و اشتباه خودش رو نمی بینه و فرق می زاره بین بچه هاش و عکسی که خونه ی داداش کوچیکم انداختیم نشونه ی بارز این فرقها بهش گفتم بیا با هم عکس بندازیم با جه شوق و اشتیاقی کنارش نشستم  حتا نکرد کمی خودشو سمت من کنه ودستش رو رو دسته ی مبل گذاشت و گفت تصمیم گرفتم این عکس رو اینجوری بندازم 

بعد که عکس رو انداختیم داداش کوچیکم رو صدا زد و گفت بیا تو هم عکس بنداز 

همچنین در آغوشش گرفت و خودشو نزدیکش برد و چسبوند که حتی غریبه ها هم می دیدن حسودیشون میشد چه برسه به من که .........

حالا من برنامه ام اگه جور نباشه و نرم خونه شون اعتراض میکنه و شاکی میشه و میگه احترام نگذاشتی 

ببین رفتارش چقدر ضایع بود که منی که هیچوقت  گله و شکایت نمی کنم رو به درد آورد 

روز مادر مبارک

 قرارشد بریم کرج خونه ی خواهرم  . هم به بهانه ی روز مادر هم بازدید عید رو انجام بدیم

هرجا نیاز به همسرم باشه خیلی اذیت می کنه مخصوصا اگه خودمون تنها باشیم و بچه ها نباشن

دیوانم کرد تا بریم و برگردیم تا اونجا که بهش گفتم دیگه اگه هر جا تو باشی امکان نداره من بیام  دیگه باهات جایی نمیام

رفتیم در حالی که اصلا خودمم راضی نبودم و به خاطر شرایط مجبور بودم ولی خوب بود و خوش گذشت

روز همه ی مادرا مبارک

           و       

   مادر عزیزم روزت مبارک


((عید )) هم آمد و رفت

این همه نگران این روزها بودیم

بیا چشم هم گذاشتیم 10 روز از عید گذشت ؛ این عمرمونه که به سرعت باد می گذره

قبلش فکر می کردیم چه جوری باید این روزای سخت رو بگذرونیم و در توان خودمون نمی دیدیم فکر می کردیم تحملش برامون غیر ممکنه ولی گذشت خوب یا بد گذشت

همیشه همینطوره از یک ماه قبل چقدر ناراحت بودم چه اعصابی از من خورد شد گاهی فکر می کردم دیگه حتی یک ثانیه هم نمی تونم دوام بیارم

خوب خوشحالم که همه چیز به خوبی و به نحو احسن گذشت

امیدوارم این سال جدید برای همه خوب باشه و مبارک

خیلی برنامه ها دارم که سال 94 انجامش بدم نمی دونم چقدر موفق میشم ولی تلاشم می کنم

خیلی آرزوها دارم که از خدا می خوام زودتر منو بهشون برسونه

در حال حاضر از اینکه دخترم آمده پیشم راضیم و در حال حاضر مشکلی با دامادم پیدا نکردم ولی بعید می دونم که همینطور بگذره چون اون اخلاق نداره و منم لجبازم در هر صورت چشمم آب نمی خوره که همیشه به همین باشه ولی امیدوارم

زندگی دختر گوچیکم آزازم می ده ؛ دوست دارم زودتر سرو سامون بگیره ...............

خدارو شکر دختر بزرگمم سر این حاملگیش استراحت مطلق نیست رعایت میکنه ولی خدارو شکر خوبه ؛ الان 5 ماهش تموم شده

به امید روزهای خوب