غروب شوم
غروب شوم

غروب شوم

اسباب کشی

خدا رو شکر کار اسباب کشی تموم شد و غروب  چهارشنبه ساعت ۱۱/۵ شب راه افتادیم و  پنجشنبه  صبح وسایلهارو جمع کردیم و غروب پنجشنبه راه افتادیم  و  صبح جمعه رسیدیم ، و انقدر خسته بودیم خوابیدیم و ساعت ۹ صبح بیدار شدیم و وسایلهارو پیاده کردیم و ....

انتظار نداشتم صحیح  و سالم  برسیم چون همسری خیلی بد رانندگی کرد و جون مون رو به لب مون رسوند

چند جا مرگ رو به چشمم دیدم ، یه بار انقدر خطرناک  بو د که با دادو بیداد من زد کنار و یه نیم ساعتی خوابید ، یعنی انقدر خوابش میومد که  کنار زدن همان و خوابیدن هم همان

یه بار سنگین از رو دوشم برداشته شد  و بلاخره همه چیز تموم شد و به خیر 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد