غروب شوم
غروب شوم

غروب شوم

تنفر<<شدید>>

این اولین نوشته ء من تو وبلاگ جدیدیه که ساختم ؛ومی خوام راحت بنویسم .بدون در نظر گرفتن ....بدونه ملاحظات .....متنفرم؛متنفر از روزهای تعطیل .حالم بهم می خوره از روزایی که به هر دلیلی خونه باشه؛وقتی که خو نه هست تمام برنامه هام بهم می ریزه؛کارهای روکه علاقه دارم نمی تو نم انجامش بدم.به علت اخلاق مزخرفش ؛وقتی که نیست ؛صبح که بیدار می شم می رم سراغ لب تاب می نویسم؛می خونم واز اینکار لذت می برم.بعد می رم پیاده روی و به کارهایی که دارم می رسم؛کار بانکی یا خرید وقتی برگشتم اگه حال داشتم کارای خونه رو انجام می دم وگر نه دوباره می رم سر لب تاب .من تو زندگی خیلی سختی دیدم .مسولیت زندگی رو دوش منه خیلی فکرو خیال دارم حتی یک لحظه هم منو بدون فکر نمی بینی ولی هیچ کدوم باعث نمی شه از پا در بیام.چون فکر می کنم آدم منطقی هستم؛سعی می کنم دو دوتا کنم.الان که دارم اینو می نویسم با استرسه چون امروز نرفته سر کار همش می ترسم نکنه بی دار شه؛اگه بیدارشه منو در حال نوشتن ببینه حرفهای مفت می زنه......وتهمت........و


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد